شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد دادگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
پنجم خردادماه سال ۱۳۴۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، قاصدکها مژده تولد کودکی را در کوچهباغهای روستا به ارمغان آوردند؛ شادی خانه مسلمانی زحمتکش را فراگرفت و به عشق رسول حق، او را «محمد» نامیدند. پس از مدتی به منطقه بنهکلاغی نیریز مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند. محمد، هفتساله بود که تحصیلات خود را در دبستان شهید محمد مبین بنهکلاغی آغاز کرد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس از ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
پنجم خردادماه سال ۱۳۴۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، قاصدکها مژده تولد کودکی را در کوچهباغهای روستا به ارمغان آوردند؛ شادی خانه مسلمانی زحمتکش را فراگرفت و به عشق رسول حق، او را «محمد» نامیدند. پس از مدتی به منطقه بنهکلاغی نیریز مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند. محمد، هفتساله بود که تحصیلات خود را در دبستان شهید محمد مبین بنهکلاغی آغاز کرد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس از ادامه...
زندگینامه جانباز و آزاده ناصر کریمی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
ناصر کریمی فرزند حسین قلی، در سال 1343 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات وارد مدرسه راهنمائی ابنسینا شده و پس از اتمام دوران راهنمائی در دبیرستان طالقانی آباده طشک ثبت نام نمود. سال اول دبیرستان بود که به فکر رفتن جبهه افتاد. هجدهم شهریور ماه 1360 برای اولین بار به مدت دو ماه و هفده روز بعنوان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
ناصر کریمی فرزند حسین قلی، در سال 1343 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات وارد مدرسه راهنمائی ابنسینا شده و پس از اتمام دوران راهنمائی در دبیرستان طالقانی آباده طشک ثبت نام نمود. سال اول دبیرستان بود که به فکر رفتن جبهه افتاد. هجدهم شهریور ماه 1360 برای اولین بار به مدت دو ماه و هفده روز بعنوان...
شهدا سال 65- زندگینامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
عاشقان رفتند و چشم اشکباری ماند و من از غم بیحاصلیها کولهباری ماند و من از شهیدی میگوییم که معنی عاشقی را میدانست و تمام لحظات زندگی را در رسیدن به کاروان عاشقان رفته، در بیقراری میگذراند. از منصور منصوری که در تاریخ ۱۳۴۶/۱۲/۲۲ در روستای فورگ از توابع شهرستان داراب دیده به جهان گشود و با درخشش طلیعه وجودش، گرمی و هیجان خاصی به کانون خانواده بخشید و درِ سعادت و ثواب را بر روی آنان گشود. در همان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
عاشقان رفتند و چشم اشکباری ماند و من از غم بیحاصلیها کولهباری ماند و من از شهیدی میگوییم که معنی عاشقی را میدانست و تمام لحظات زندگی را در رسیدن به کاروان عاشقان رفته، در بیقراری میگذراند. از منصور منصوری که در تاریخ ۱۳۴۶/۱۲/۲۲ در روستای فورگ از توابع شهرستان داراب دیده به جهان گشود و با درخشش طلیعه وجودش، گرمی و هیجان خاصی به کانون خانواده بخشید و درِ سعادت و ثواب را بر روی آنان گشود. در همان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین برومند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین برومند »
سال 1349 در شهر آباده طشک نیریز، میان خانوادهای متدین کودکی زیبا، آرامشبخش خانه شد. نام اورا «حسین» نهادند تا در زندگی به سالار شهیدان تأسی کند. دوره ابتدائی را در دبستان هجرت و راهنمائی را در مدرسه ابنسینا با موفقیت گذراند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی آباده طشک شروع کرد. سال اول دبیرستان بود که با شور و شوق فراوان عازم جبهه شد. حسین، به جبهه عشق میورزید و میگفت: میخواهم به جبهه بروم و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین برومند »
سال 1349 در شهر آباده طشک نیریز، میان خانوادهای متدین کودکی زیبا، آرامشبخش خانه شد. نام اورا «حسین» نهادند تا در زندگی به سالار شهیدان تأسی کند. دوره ابتدائی را در دبستان هجرت و راهنمائی را در مدرسه ابنسینا با موفقیت گذراند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی آباده طشک شروع کرد. سال اول دبیرستان بود که با شور و شوق فراوان عازم جبهه شد. حسین، به جبهه عشق میورزید و میگفت: میخواهم به جبهه بروم و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
غلامحسین، دومین کبوتر عشق و مهربانی بود که در تاریخ ۱۳۵۲/۲/۱۰ با گشودن چشمان خود به دنیای خاکی، عطر دلانگیز مهربانی را در کوچهباغهای باصفای مشکان پراکند و قلب خانواده مذهبی و زحمتکش خود را شادمان ساخت. کودکی را با طراوت و شادابی پشت سر نهاد و دوره ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد. در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز بود و پرتلاش. باوجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ولی نماز و روزه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
غلامحسین، دومین کبوتر عشق و مهربانی بود که در تاریخ ۱۳۵۲/۲/۱۰ با گشودن چشمان خود به دنیای خاکی، عطر دلانگیز مهربانی را در کوچهباغهای باصفای مشکان پراکند و قلب خانواده مذهبی و زحمتکش خود را شادمان ساخت. کودکی را با طراوت و شادابی پشت سر نهاد و دوره ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد. در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز بود و پرتلاش. باوجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ولی نماز و روزه را...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمزه آزادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حمزه آزادي »
حمزه، آزادهای بود که از قیودات دنیوی رسته و دل را با عشق لایزال گره زده بود. همه آرزو و آمالش خدمت به اسلام بود و گسترش آزادی دینی در عرصه جهان. 5/8/1339 درشهر آباده طشک، میان خانوادهای مؤمن و معتقد به اصول مبین اسلام دیده به جهان گشود. گامهای اول فراگیری را در دامن مادر و کنار پدر آموخت و دوره ابتدایی را در دبستان هجرت و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا و متوسطه را در دبیرستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حمزه آزادي »
حمزه، آزادهای بود که از قیودات دنیوی رسته و دل را با عشق لایزال گره زده بود. همه آرزو و آمالش خدمت به اسلام بود و گسترش آزادی دینی در عرصه جهان. 5/8/1339 درشهر آباده طشک، میان خانوادهای مؤمن و معتقد به اصول مبین اسلام دیده به جهان گشود. گامهای اول فراگیری را در دامن مادر و کنار پدر آموخت و دوره ابتدایی را در دبستان هجرت و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا و متوسطه را در دبیرستان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شکرالله احسانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
پانزدهم مهرماه ۱۳۴۳ در بخش کوهستان شکروئیه داراب، کودکی چشم به جهان گشود که صلابت و سرافرازی کوهها را در وجود خود داشت. خانواده مؤمن و متدین او به شکرانه اینکه خداوند بر آنها منت گذاشته و چنین نعمتی را ارزانی داشته، نام او را شکرالله نهادند. در محیطی مملو از یاد خدا و فضای توحیدی کوهستان، به تربیت وی همت گماشتند. با کمک پدر و مادر دوره دبستان را تا سال سوم، در میان عشایر غیور استان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
پانزدهم مهرماه ۱۳۴۳ در بخش کوهستان شکروئیه داراب، کودکی چشم به جهان گشود که صلابت و سرافرازی کوهها را در وجود خود داشت. خانواده مؤمن و متدین او به شکرانه اینکه خداوند بر آنها منت گذاشته و چنین نعمتی را ارزانی داشته، نام او را شکرالله نهادند. در محیطی مملو از یاد خدا و فضای توحیدی کوهستان، به تربیت وی همت گماشتند. با کمک پدر و مادر دوره دبستان را تا سال سوم، در میان عشایر غیور استان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29
30
31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 بعدي